داستان شاهکار ترجمه شاهکار میطلبد
آزاده تاجدینی- نویسنده
«بینوایان» اثر «ویکتورهوگو» برای بسیاری از ما نام داستانی آشناست. اسامی«کوزت» و «ژانوالژان» به گوش خیلیها خورده و حتی بیشتر مردم کوچه و بازار هم میدانند این دو که هستند. من بارها از نزدیک شاهد بودهام که مادرها و حتی مادربزرگها وقتی برای دختری در اطرافیانشان بهدلیل کار سخت یا زندگی دشواری که دارد، دل میسوزانند، میگویند: «طفلکی عین کوزت میمونه»در ایران که سرانه مطالعه بسیار پایین است کمتر رمان خارجیای میتوان یافت که به اندازه «بینوایان» شناخته شده باشد. هرچند سریالها و فیلمهای به نمایش درآمده از این رمان دراین شناخت کلی بسیار تاثیرگذار است، اما ترجمه و استقبال از خود رمان نیز در ایران سابقهای طولانی و دور و دراز دارد. «بینوایان» نخستینبار در فرانسه در سال 1862 منتشر شد و حدودا صد سال بعد به بازار کتاب ایران آمد. اولین بار اعتصامالملک آشتیانی (1316-1253) پدر پروین اعتصامی که خود نویسنده، ناشر و مترجم بود، در دوره رضاشاه جلد اول رمان را از نسخه عربیاش به فارسی ترجمه کرد و عنوانش را «تیره بختان» گذاشت. حسینقلی مستعان(۱363-1283 ) دومین کسی بود که در سالهای 1307تا 1309 دست به ترجمه این اثر زد. مستعان هر دو جلد این رمان را از نسخه اصلیاش، یعنی از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. وی معتقد بود ترجمه اعتصام الملک و عنوانی که برای رمان انتخاب کرده است ناقص و نادرست است و خود واژه «بینوایان» را معادل عنوان فرانسوی رمان در زبان فارسی دانست. ترجمه مستعان از رمان «بینوایان»، از درخشانترین ترجمههای فارسی و به زعم برخی از منتقدان ازجمله «ابراهیم گلستان» درستترین و ارزشمندترین ترجمه از این رمان است. بعد از مستعان بسیاری از مترجمان رمان «بینوایان» را که نقطه اوج ادبیات رمانتیک بهحساب میآید، به فارسی ترجمه کردهاند که در پایان اسامی برخی از آنها آورده خواهد شد. اما حسینقلی مستعان که بود و چرا ترجمه او از «بینوایان» هنوز بهترین ترجمه این اثر به فارسی به شمارمیآید؟ در ایران کم نیستند نویسندگان و مترجمانی که زندگیشان را به پای ادبیات وشناساندن آثار برجسته ادبی دنیا به هموطنانشان گذاشتهاند و متاسفانه امروز نامشان نیز دارد از یادها میرود. حسینقلی مستعان یکی از آنهاست. نویسندهای که سالها در هفتهنامه «تهران مصور» و «سپید و سیاه» با اسامی مستعار داستان پاورقی مینوشت و در بسیاری از روزنامهها فعالیت کرده و در دورههای مختلف سردبیر آنها بوده است. مستعان بالغ بر دهها جلد داستان کوتاه و بلند و رمان دارد وترجمه «بینوایان» نیز یکی از کارهای ارزشمند و ماندگار اوست که بارها و بارها توسط نشرهای گوناگون تجدید چاپ شده است. مستعان درباره «بینوایان» در مقدمه چاپ پنجم کتاب در آذر 1336 گفته است: «بینوایان هوگو مسلما هرگز کهنه نخواهد شد و هرگز اهمیت و ارزشش تقلیل نخواهد یافت. این یکی از کتب انگشتشماری است که اگر هزاران توفان سهمگین و سیل بنیانکن از مکتبها و سبکها از سرشان بگذرد همچنان استوار خواهند ماند و چیزی از عظمت ابدیشان کاسته نخواهد شد.»و در مقدمه چاپ اول کتاب توسط انتشارات «جاویدان» درباره چگونگی ترجمه این اثر اینطور نوشته است: «مطالعه بینوایان ویکتورهوگو همه شب خواب از چشمم میربود. تاثیر این شاهکار بزرگ ادب و اخلاق، در وجود من چندان شدید و نافذ بود که به یکدفعه مطالعهاش اکتفا نکردم و پس از مدتی کوتاه که طی آن هیچگاه دل و جانم را از یادش خالی نمییافتم مطالعهاش را از سر گرفتم نه فقط ایندفعه، بلکهبار سوم هم که بینوایان را خواندم حرص و ولعی که به مطالعه این کتاب در خود احساس میکردم تسکین نیافت تا سرانجام به ترجمهاش مصمم شدم. (تهران / دیماه 1309)»در کشور ما دانشگاههای ادبی وجود ندارند و طبیعتا بیشتر نویسندگان ایرانی ناگزیرند سبکهای ادبی را از آثار ترجمه شده یاد بگیرند. اینجاست که نقش ترجمه در ایران پررنگ و جریانساز میشود. شاید بتوان گفت ترجمه خوب در زمان خود ترجمهای است که بهزبان اصل اثر وفادار باشد و بتواند زیباییهای زبانیاش را بازتاب دهد. هر ترجمهای میتواند در زمان خود ترجمه خوبی باشد، اما بهمرور زمان با پیشرفتی که در زبان گفتار و نوشتار به وجود میآید ناکارآمد خواهد بود، اما برخی ترجمهها ازجمله ترجمه مستعان از «بینوایان» از این قاعده مستثنی هستند. بهدلیل تسلط مستعان بهزبان فرانسه بوده یابه خاطر قدرت بالای زبانآوریاش، این ترجمه هنوزهم شاهکار بهحساب میآید، البته این نکته را نیز باید مد نظر داشت که «بینوایان» خود یک اثر کلاسیک است پس زبان و ترجمهای که نزدیک به زمان خلق خود اثر به کار گرفته شده هنوز هم میتواند چون لباسی خوش دوخت و مناسب به قامت این شاهکار قرن نوزدهمی ادبیات جهان بنشیند.
نام برخی از مترجمان و نشرهایی که این رمان را در ایران به چاپ رساندهاند:
_ گیورگیس آقاسی / انتشارات پیروز /1342 ،انتشارات سکه / 1362
_ فریدون کار / انتشارات اسب سپید / 1345
_ امیر اسماعیلی / انتشارات توسن / 1362
_ عنایت الله شکیباپور / انتشارات گنجینه / 1362، انتشارات فنون / 1368 ، انتشارات قصه جهان نما/ 1380
_ محمد باقر پیروزی / انتشارات سروش / 1368
_ الهه تیمورتاش / انتشارات سپیده / 1368
_ محمد مجلسی / انتشارات دنیای نو / 1380
_ علی اتحاد / انتشارات سپیده / 1382
_ گروه مترجمان روزنامه همشهری / روزنامه همشهری / 1387
_ مهدی علوی / انتشارات اکباتان / 1389
_ نسرین تولایی و ناهید ملکوتی / انتشارات نگاه / 1393